"قانون اساسی برای همه"
من همينم كه هستم!!
*قربانعلی مهری مَتانکلایی
نكته: به مناسبت بزرگداشت روز معلّم، متن گردآوري شده احتمالاً به يك بار خواندنش ميارزد.
آيا تاكنون از خود پرسيدهايم چرا عبارت «من همينم كه هستم!!» ممكن است خطرناكترين جمله&zw
"قانون اساسی برای همه"
من همينم كه هستم!!

*قربانعلی مهری مَتانکلایی
نكته: به مناسبت بزرگداشت روز معلّم، متن گردآوري شده احتمالاً به يك بار خواندنش ميارزد.
- آيا تاكنون از خود پرسيدهايم چرا عبارت «من همينم كه هستم!!» ممكن است خطرناكترين جملهاي باشد كه بر زبان ميرانيم؟! برخي گويند نزديكترين مفهومي كه از اين جمله به ذهن متبادر ميشود اين است كه: «از من انتظار هيچ تغييري نداشته باش» يعني «هيچچيزي نميتواند نظر مرا عوض كند و به من هيچ ربطي ندارد كه ديگران چه هستند و چه ميگويند و چه ميكنند؟، يا در جهان خارج چه ميگذرد؟ من فقط خود را قبول دارم و نظر خودم را، حال تو هرچه ميخواهي باش و نظرت هرچه ميخواهد باشد. حرف يكي است و آن هم حرف من».
- خواننده محترم دقت دارند «ثبات قدم در حق» آنگاه كه حق به تمام و كمال شناخته و دانسته شد امري است ضروري و مستحسن و تزلزل و انحراف از حق كاري است ناروا و مستهجن. اما آنجاكه هنوز به اين مرحله از يقين و اطمينان دست نيافتيم عيبي ندارد در درستي و راستي باورهايمان، گفتهها و كردهها و حالاتمان اندكي شك روا داريم. در فلسفه و دانش هستيشناسي ثابت است چنين شكها و ترديدهايي خود، مقدمهي تحقيق و پژوهش و دستيابي به سرمايهي يقين است و آرامش. مضافاً اينكه اگر امكاني براي تغيير در شخصيت آدمي نباشد در اينصورت، فلسفه بعثت انبياء (ع) و نزول كتب آسماني و اهتمام مربّيان تعليم و تربيت و مصلحان اجتماعي به تغيير، ترميم، تعديل و اصلاح امور پوچ خواهد شد و عبث. اتهامي كه هيچ داناي خردمند پذيرش يا انتساب چنين وهن ناروايي را هرگز به خود روا نخواهد داشت. عبارت «من همينم كه هستم» را ميتوان يادآور گمان باطل سوفسطائيان كهنه و نو دانست كه ميگفتند و ميگويند: «هر انساني، معيار همهچيز است!!» يعني هركس خود را مركز عالم امكان بداند و بس.
- گويند باز هم ميشود در معناي اين جمله كوتاه «من همينم كه هستم» كاويد و تصويري كه ساخته ميشود را بسط داد. ولي گمان ميرود همين مقدار هم بتواند به ما نشان دهد وقتي يك نفر چنين ميگويد يا رفتارش حكايت كند كه چگونه ميانديشد، با چه نوع آدمي سر و كار داريم. انساني كه ميگويد«من همينم كه هستم» به مثابهي بمبي است آماده انفجار. انساني كه رفتارش را نه بر اساس حقيقتها يا واقعيتهاي بيروني بلكه با تعريف خود از جهان تنظيم ميكند، بمبي است ويرانگر براي يك عمليات انتحاري. «آيا هنوز هماني هستيم كه هستيم؟!»
- بنا به قاعده حركت جوهري، «نهاد جهان ناآرام است و دائماً در حال حركت». صيرورت، يعني شدن و از حالي به حالي درآمدن، لازمهي نظام هستي است. حركت، ناشي از وجود نقص است و نياز. خروج از وادي نياز جز با گامبرداشتن از نقطهاي به نقطهاي ديگر و انتقال از «وضع طبيعي موجود» به «وضع عقلاني مطلوب» كه «حيات طيّبه و معقول»ش خوانند نه متصور است و نه مقدور. جهان و انسان در حال حركتند. چون در خود احساس نقص ميكنند. تا نقص و نياز باشد حركت و تحول هم هست. چه نيكو است اين حركت و تحول كه امري است اجتناب ناپذير، به سوي كمال باشد و پيشرفت، نه درجا زدن يا حركت به عقب كه واپسگرائي و ارتجاعش نامند و پسرفت. چنين است كه در دعاي تحويل سال ميخوانيم: « . . . حَوِّلْ حَالَنَا اِلَي اَحْسَنِ الْحالِ». آيا اصرار داريم كماكان «هماني باشيم كه بوديم؟!»
- آموزگاران و مربّيان آمدهاند با «ايجاد محيط مساعد براي رشد فضائل اخلاقي براساس ايمان و تقوا و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي»، «بالابردن سطح آگاهيهاي عمومي» و «تقويت روح بررسي و تتبّع و ابتكار در تمام زمينههاي علمي، فني، فرهنگي و اسلامي» [قانون اساسي، اصل3] جانهاي آدميان را با تزكيه و تعليم كتاب و حكمت جلا بخشند به اين اميد كه عرصههاي زندگي در خانه، مدرسه، دانشگاه، حوزه، اداره، مزرعه و جامعه كانون امنيت باشد و آرامش و تعالي باشد و پيشرفت. روز معلم بر اصحاب تعليم و تربيت در همه عرصههاي زندگي مبارك باد. كامروا باشيد.
*« دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»
يكشنبه 12/ 02 /95
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید